سوال – مسیر زندگی ام به سمتی باز شده که سختی های آن برایم قابل هضم است . ولی شوهرم راه من را نمی پسندد و به واجباتش عمل نمی کند . او چهل سال دارد و میگوید : هر وقت وضع مالی ام خوب شد نماز می خوانم . من باید چگونه با او برخورد بکنم ؟
پاسخ – در صورت مسئله ی سختی قرار گرفته اید . خیلی از زندگی ها این جوری است . مرد نسبت به همسرش این حالت را دارد و یا خانم نسبت به این آقا ، این وضعیت را دارد . اولا طبیعی است و اتفاق می افتد و ثانیا عرض می کنم که قطعا در این قصه باید توسل به اهل بیت داشته باشند تا با کمک آنها بتوانند کار را پیش ببرند و صدقه یادشان نرود . به حضرت حق توکل داشته باشند و مشاور هم داشته باشند چون جراحی است و یک تیم لازم دارد . یک انسانی که این جوری با خدا معامله می کند ، در واقع با خدا معامله مادی می کند . مگر نعمت های خدا فقط پول است . اگر خدا هرچه پول بخواهی به تو بدهد و سلامتی تو را بگیرد خوب است ؟ پول به تو بدهد و ایمان تو را بگیرد ، خوب است ؟ خدا به حضرت موسی فرمود : بعضی ها را که میخواهم عذاب کنم ، کاری میکنم که صبح تا شب مشغول کار دنیا بشوند و یک لحظه هم یاد خدا نیفتند . می گویند که چرا نماز نخواندی ؟ میگوید : تا دوازه شب سر کار بودم و وقت نماز خواندن پیدا نکردم . این عذاب است . اگر فرزند تو هم بزرگ شد و گفت چقدر خرج من کردی ؟ حساب کند . به مادر هم حساب نه ماه در شکم بودن و شیر دادن را حساب کند و با پدر خرج بیست سال را حساب بکند و بعد چهار تا حرف بی ربط به تو بزند ، خوب است ؟ بچه تو هم با تو مادی برخورد میکند . یا اینکه بچه ات بگوید : به من پول بده تا به حرفت گوش کنم . این رفتاری که با خدا می کنی ، همین است . گاهی میگویند زشتی عمل کسی را به او نشان بدهید . با یک عکس ، داستان و یا نمایشنامه یا خاطره خودش را ببیند و بعد اشتباه خودش را می فهمد . انشاءالله اثر می کند .