شيعه در لغت به معناي پیرو و دنباله رو است و از آنجا که ما پیروان رسول اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و دوازده امام پس از ایشان هستیم، به ما شیعه دوازده امامی گفته می شود. معبود ما الله تعالى -خدای واحد و یگانه- است و دین ما اسلام. خدای بزرگ نه جسم دارد و نه مکان. او برتر و منزه از فکر و خیال و وهم بوده، جامع تمامی کمالات و منشا همه خیرات است. خدای بزرگ عالم را بر اساس عدالت برپا نموده و همه امور آنرا بر معیار عدل می سنجد.
عالم و نظام آن و خلقت انسان و شگفتیهای آن، هدفمند است. نمی شود که پوچ و بیهوده باشد. به گفته خداوند در قرآن کریم، همه ما از خداییم و بسوی او باز می گردیم. (بقره 156) پس غایت و هدفی در این زندگی و آمدن ها و رفتن ها هست. تمام پیامبران الهی که آمدند و به بشر، دین را عرضه داشتند، هدفشان همین امربود. اینکه انسان، مبدا و معاد را بازشناسد و با حرکتی صحیح در سمت و سویی صحیح به غایت و غرض از آفرینش نزدیک گردد. از همین روست که ما به تمام پیامبران الهی از جمله حضرت آدم، نوح، ابراهیم، اسحاق، یعقوب، موسی و عیسی و آخرین آنها محمد مصطفی علیهم السلام ایمان داریم. هیچکس نمی تواند مسلمان باشد مگر اینکه به همه انبیاء الهی و کتب آسمانی ایمان و باور داشته باشد. انکار یکی از آنها به معنای انکار همه آنها و نشان عدم ایمان و اسلام است. همانطور که به کتابهای آسمانی دیگر ایمان داریم، به قرآن کریم بعنوان آخرین و کامل ترین نسخه هدایت بشر باور داریم.
در اعتقاد شیعه، روز رستاخیز مسلم است و همه مردم به اراده خداوند زنده خواهند شد و پاسخگوی همه اعمال خویش خواهند بود. در آن روز،هیچ عملی پنهان و بی مزد و سزا نمی ماند.
پس از رحلت رسول اکرم ص، خلیفه و امام منصوب از جانب خدای بزرگ عهده دار هدایت امت است. این مطلب هم بر اساس عقل، سنجیده و درست است و هم بر اساس نقل های متواتری که در این زمینه داریم. حضرت محمد ص به امر الهی از آغازین روزهای بعثت و تبلیغ خویش، جانشین و خلیفه و امام پس از خویش را به همگان معرفی نمود. این امر تا آخرین روزهای حیات ایشان ادامه داشت. نمونه بارز این تبلیغ، روز عید غدیر خم می باشد که پیامبر در راه بازگشت از حجة الوداع در میان انبوه حجاج، علی ع را بعنوان ولی و مولای هر زن و مرد مسلمان معرفی نمود. بنابراین اولین امام، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام است و سپس دو فرزند او امام حسن مجتبی ع و امام حسین ع به ترتیب به امامت رسیدند. پس از شهادت امام حسین، نه تن از نسل او امامت الهی را عهده دار شدند که آخرین آنها امام مهدی علیه السلام است. ایشان با همراهی عیسی مسیح علیه السلام و چند تن از پیامبران بزرگ الهی برای نجات بشر و بسط عدل و داد در زمین می آیند و عصر طلایی حیات زمین را رقم می زنند.
انسان در مکتب ما حرمتی ویژه دارد. تمامی قوانین فردی و اجتماعی و احکام اخلاقی و شرعی اسلام برای تربیت انسان و نیل او به کمال و حیات طیبه می باشد تا اینکه از بردگی، ذلت نفس یا بندگی دیگران به آزادگی، عزت نفس و بندگی خدای کامل رهنمون گردد. از سوی دیگر از منظر تشیع، هر انسانی محترم است و باید به حکم انسان بودن حرمت داشته باشد. امام علی بن ابی طالب علیه السلام می فرماید: “مردم دو صنف هستند یا برادر دینی و یا برابر نوعی.” (نه 53 نهج البلاغه)
بنابراین هیچکس حق سلب حقوق انسانها را ندارد. جان انسانها چنان محترم است که در قرآن کریم تصریح شده که اگر کسی، جان محترمی را بدون حق بگیرد گویا همه انسانها را کشته است و هر کس جان محترمی را نجات دهد گویا باعث حیات و احیای همه انسانها شده است. (سوره مائده آیه 32)
تمام موجودات عالم از آنجا که صنع خداوند هستند، ارج دارند و ستم و تجاوز به هیچیک از آنها روا نمی باشد. این کلام بلند امام علی علیه السلام است که قسم یاد نموده که اگر هفت اقلیم را به او ببخشند تا در عوض آن، پوست دانه جوی را از موری خرد به ستم برگیرد، چنین نخواهد کرد. (نهج البلاغه خطبه 224)
پاسداری از محیط زیست و منابع طبیعی امر مورد اهتمام مکتب تشیع است. امام علی ع در خطبه آغاز خلافتش می فرماید: “درباره بندگان و شهرها از خداوند بترسید. همه شما مسئولید و مورد پرسش قرار می گیرید حتی درباره سرزمینها و حیوانات.” (خطبه 166 نهج البلاغه)
اسراف و تبذیر و نادیده گرفتن حد و اندازه در مصرف، تکاثر و افزون خواهی هیچ جایگاهی در اسلام ندارد. امام ششم ما -امام جعفر صادق ع- می فرماید:” کم ترین اندازه اسراف، دور ریختن ته مانده ظرف (آب یا غذا) است.” (وسائل الشیعة )
در مکتب ما ترورمحکوم است. یکی از صفحات درخشان تاریخ به کف نفس سفیر امام حسین ع – جناب مسلم بن عقیل ع- اختصاص دارد. با اینکه می توانست دشمن خویش، عبید الله بن زیاد را ترور کند و با این کار، تاریخ را تغییر دهد ولااقل مانع رخ دادن حادثه عاشورا و قتل عام فرزندان پیامبر اسلام شود، اما ایمان او مانع این امر شد.
شکنجه در اسلام هیچ جایگاهی ندارد. در توصیه پیامبر و امامان ما آمده که اقرار شخص در زیر فشار و شکنجه نافذ نمی باشد. اهانت به انسانها، حق کشی، ظلم و اجحاف به زنان، آزار کودکان، بی احترامی به بزرگسالان، نژادپرستی، تعصب کور، رباخواری، تولید فقر، فساد جنسی و … بشدت مردود و محکوم می باشد. و در عوض، اخلاق شایسته، بشردوستی، کمک به دیگران، احترام و حفاظت از محیط زیست، حرمت خانواده، احترام به کودکان، ارزشمند بودن زنان و دختران و … مورد سفارش اکید اسلام و مکتب تشیع است.
عبادات اسلامی بهترین و آسانترین راه نیل به کمال و ارتباط با مبدا عالم است:
نماز، بهترین راه تقرب و راز و نیاز با خداوند ؛
روزه داری ماه رمضان از نشانه های ایمان ؛
حج، آیینه توحید و خداپرستی و طرد شیطان و نماد امت واحده؛
زکات و پرداختهای مالی پیاپی در مناسبت های متنوع، نمایانگر اهتمام اسلام شیعی به تشکیل جامعه منهای فقر و…
اساسا دین عهده دار طهارت انسان است؛ طهارت ظاهری و باطنی، جسمی وروحی، طهارت در رفتار وگفتار و کردار و پندار.
همه اینها که باختصار گفته شد، اسلام حقیقی و حقیقت اسلام است. هرچه به غیر از این باشد، اسلام نیست. تشیع این افتخار را دارد که در طول تاریخ بدنبال فضیلت ها و کرامت ها بوده و پیروانش را به ایمان، صداقت، مهربانی، غمخوار دیگران بودن و ناسازگاری با رفتارهای خشونت آمیز دعوت نماید. از این رو تمام هم شیعیان، جلب رضایت خداوند و خدمت به خلق، پای فشاری بر عدالت و آزادگی، عشق و بندگی، اخلاص و ایثار و نیل به کمال می باشد. الگوی بی بدیل آنها امام حسین علیه السلام است که فریاد عدالت خواهی، آزادگی و بندگی او همچون خون جوشان او تا قیامت راهگشا و درس آموز است.
با تشکر فراوان